مجموعه مقالات ، اشعار ، متن ادبی و اس ام اس عید سعید غدیر (1)

پیامک (اس ام اس ) عید غدیر غدیر روز اثبات امامت ائمه طاهرین (علیهم السلام) بر شیعیان حضرت مهدی مبارک باد. امروز تنها وارث غدیر حضرت مهدی (علیه السلام) است. خدایا لذت دیدارش را بر ما ارزانی دار.
روز شمار عید غدیر آخرین حج نبوی، بر پایه حکم و وحی الهی شکل گرفته و به دستور قاطع خداوند مبنی بر ابلاغ حکم وصایت و امامت صورت پذیرفته است: " یا ایُها الرُّسوُل بَـلـِّغ ما اُنزِلَ الیکَ مِن رَبِّک وَ اِن لـَم تـَفعَل فـَما بَلـَّغت رِسالـَتـَهُ " (مائده/ 67) " ای پیامبر، ابلاغ کن آنچه را که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، که اگر انجام ندهی، رسالت او را نرسانده ای . " این چه پیغامی است که اگر ابلاغ نگردد، رسالت همچنان ناقص می ماند و تلاش بیست و سه ساله پیامبر عزیز با تمام سختی ها، جنگ ها و ... بی ثمر خواهد بود؟
قرآن کریم و رویداد غدیر در رویداد «غدیر» گذشته بر آیه «تبلیغ» یعنى آیه: «یا اَیّها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک» دو آیه دیگر نازل شده و به حادثه رنگ ابدى و جاودانى بخشیده است این دو آیه عبارتنداز: 1- آیه اکمال دین . 2- آیه سؤال عذاب. اینک پیرامون هر دو آیه به بحث و گفتگو مى‏پردازیم : «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دیناً» 1 «امروز کافران از (نابودى) دین شما نومید شدند از آنان مترسید و از من بترسید، امروز دین شما را تکمیل کردم و نعمت خود را به پایان رسانیدم و اسلام را به (عنوان) دین، براى شما برگزیدم».
پژوهشی در زمینه آیة‏الاکمالدر این روز - عرفه یا غدیر - چه حکمی از احکام الهی یا فرایض دینی بر مسلمانان ابلاغ شد و چه روی داد مهم تاریخی به‏وقوع پیوست که خداوند این روز را روز اکمال دین می‏نامد؟ تعدادی از مفسران عامه با توجه به قسمت‏های قبلی آیه گفته‏اند: علت اکمال دین در این روز بیان احکامی است که در ابتدای آیه ذکر شده; زیرا با نزول این آیه، بیان احکام کامل شد و حکمی دیگر باقی نماند که بعدا نازل شود و در این روز، باب تشریع احکام مسدود گردید و این اکمال دین است.
آداب غدیر از نگاه روایات دو حادثه بسیار مهمّ و بزرگ در تاریخ اسلام رخ داد که از یکی رسالت و از دیگری امامت به وجود آمد. نخستین حادثه، نزول وحی بود که رسالت پیامبر(ص) را در برداشت. دومین حادثه، غدیر بود که امامت را به وجود آورد و در حقیقت ادامه رسالت بود. روز غدیر و امامت همان قدر اهمیت دارد که روز بعثت و رسالت. خداوند منّان نیز در قرآن به این ارتباط اشاره کرده و فرموده است: یا ایّها الرسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک وإن لم تفعل فما بلّغت رسالته واللّه یعصمک من النّاس ان اللّه لایهدی القوم الکافرین. (مائده، 67) در آیه دیگر که همان روز و بعد از آن واقعه غدیر نازل شد فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا.(مائده،3)
حضرت علی(علیه السلام) و غدیر از منظر ولایت شخصیت امیرالمؤمنین (علیه الصلاة والسلام) ترکیبی از عناصری است که هر کدام به تنهایی یک انسان عالی مقام را اگر بخواهد به اوج آن برسد، به زانو در می آورد. زهد امیر المؤمنین (علیه السلام) و بی اعتنایی او نسبت به شهوات زندگی - و زخارف دنیایی یکی از این عناصر است. علم آن بزرگوار و دانش وسیع او که بسیاری از بزرگان مسلمین و همه ی شیعه بر آن اتفاق دارند که بعد از نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) کس دیگری غیر از امیرالمؤمنین (علیه السلام) از آن برخوردار نبوده است، یکی دیگر از این عناصر است. فداکاری آن بزرگوار در میدانهای مختلف- چه میدانهای نظامی، و چه میدانهای اخلاقی و سیاسی- یکی از این عناصر است.
غدیر، جارى در همه اعصار مساله غدیر، مساله اى نیست که بنفسه براى حضرت امیر یک مساله اى پیش بیاورد، حضرت امیر مساله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر براى ایشان ارزش ندارد، آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خداى تبارک و تعالى که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول الله کسى نیست که بتواند عدالت را به آن طورى که باید انجام بدهد، آن طورى که دلخواه است انجام بدهد، مامور مى کند رسول الله را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهى داشته باشد،
متن ادبی غدیر / غدیر زنده استزمان غدیر، مکان غدیر ، اصحاب غدیر ، کلام غدیر، بیعت غدیر، الاهی بودن غدیر و علی علیه السلام این رخداد بزرگ را در جایگاهی مهم و حساس از تاریخ قرار داده است و سبب ماندگاری و جاودانگی آن شده است .
اشعار غدیر / صحراى غدیر زیارتگه دلها آن روز که با پرتو خورشید ولایت‏ ره را به شب از چهار طرف بست محمد صحراى غدیر است زیارتگه دلها از شوق على داد دل از دست محمد تا جلوه حق را به تماشا بنشینند بگرفت على را به سر دست محمد یحیى:کوثرى از مى غدیر خم ساقى اى قدت طوبى،اى لبت کوثر کوثرى میم امروز،از غدیر خم آور
اشعار غدیر / هستى ما از خم غدیر تو مست قسم به جان تو اى عشق اى تمامى هست‏ که هست هستى ما از خم غدیر تو مست در آن خجسته غدیر تو دید دشمن و دوست‏ که آفتاب بود آفتاب بر سر دست فراز منبر یوم الغدیر این رمز است‏ که سر ز جیب محمد،على برآورده حدیث لحمک لحمى بیان این معناست‏
اشعار غدیر / طواف عشق تا امام عاشقانْ حضرت امیر شد آسمان شکوفه کرد ناگهان غدیر شد ناگهان تمام دشت پر شد از نماز رود سَروْ سربلند کرد، بید سر به زیر شد عاشقانه زیستن، باز امتداد یافت دل به روز عاشقی باز هم اسیر شد هم تمام کوه‏سار غَرق عطر لاله شد
اشعار غدیر / دریا در غدیر غنچه باغ ولایت شد شکوفا در غدیر بر ثمر بنشست باغ آرزوها درغدیر تا شود روشن جهان از پرتو خورشید عشق از افق مهر ولایت شد هویدا در غدیر تا علی بر روی دستان پیمبر جاگرفت رفت روی دست اقیانوس، دریا در غدیر
اشعار غدیر / ماه یکم خم غدیر و ساقی و صهبای احمد است بزم سرور و عید احبّای احمد است شور عظیم تاج گذاری مرتضی است روز ظهور آیت کبرای احمد است فرمان رسیده از طرف ذات کبریا بعد از نبی، علی است که همتای احمد است
اشعار غدیر / نبوت و ولایت مهر تابان ولایت شد نمایان در غدیر باز بخشید این بشارت، خلق را جان در غدیر خوان و احسان و کرم گسترد یزدان تا کند عالمى را بر سر این سفره مهمان در غدیر از طواف کعبه امروز آن که بر گردد، یقین‏ حج او مقرون بود با عهد و پیمان در غدیر
اشعار غدیر / غوغا در غدیردشت غوغا بود، غوغا بود، غوغا در غدیر موج مى‏زد سیل مردم، مثل دریا در غدیر تشنگیها بود و توفان بود و شن بود و غبار محشرى از هر چه با خود داشت صحرا، در غدیر کاروان آرام و بى تشویش لنگر مى‏گرفت تا بگیرد کاروان سالارشان جا در غدیر گردها خوابید کم کم، کاروان خاموش شد
اشعار غدیر / چهار ده قرن پس از حادثه کاروان بود و بیابان عطشناک غدیر و نبى ملتهب از باده ادراک غدیر کاروان بود و بیابان که سراپا مى‏سوخت‏ و محمد، که افق را به نگاهش مى‏دوخت‏ آنچه ما نیز شنیدیم که شد، مى‏دانست تشنه حادثه‏اى بود، و خود مى‏دانست ! وحى آمیخته با جام افق خواهد شد وحى روشنگر ابهام افق خواهد شد
اشعار غدیر / نوبت خم و غدیر است امروز بگو،مگو چه روز است؟ تا گویمت این سخن به اکرام موجود شد از براى امروز آغاز وجود تا به انجام امروز ز روى نص قرآن‏ بگرفت کمال،دین اسلام امروز به امر حضرت حق‏
اشعار غدیر / ساقى خم غدیر باده بده ساقیا،ولى ز خم غدیر چنگ بزن مطربا،ولى به یاد امیر وادى خم غدیر،منطقه نور شد باز کف عقل پیر،تجلى طور شد آیة الله کمپانى:غدیر،حدیثى از قدیم ولایتش که در غدیر شد فریضه
واقعه غدیر یا اکمال دین پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در سال دهم هجرت براى انجام فریضه و تعلیم مراسم حج به مکه عزیمت کرد. این بار انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) عزیز مصادف شد و از این جهت آن را نامیدند. افرادى که به شوق همسفرى و یا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد و بیست هزار تخمین زده شده اند.
غدیر از گلوى شقایق برابر آنچه از منابع تاریخى به دست مى‏آید اولین موردى که حضرت على - علیه السلام - حدیث غدیر را مطرح فرمود، بعد از رحلت پیامبر اکرم - صلى الله علیه و آله - بود. وقتى حضرت را براى بیعت‏به مسجد آوردند، آن بزرگوار با بیان حقانیت‏خود خلافت مسلمین را از آن خویش دانست و از بیعت امتناع کرد. بشیر بن‏سعد انصارى برخاست و گفت: اى ابوالحسن، اگر انصار قبل از بیعت‏با ابوبکر این کلام را مى‏شنیدند، حتى دو نفر در باره بیعت‏با شما اختلاف نمى‏کردند. حضرت در جواب فرمود: «یا هؤلاء اکنت ادع رسول الله مسجى لا اواریه و اخرج انازع فى سلطانه؟ و الله ما خفت احدا یسمو له و ینازعنا اهل البیت فیه و یستحل ما استحللتموه، و لا علمت ان رسول الله صلى الله علیه و آله ترک یوم غدیر خم لاحد حجة و لا لقائل مقالا. فانشد الله رجلا سمع النبى صلى الله علیه و اله یوم غدیر خم یقول: «من کنت مولاه فهذا على مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله‏» ان یشهد الان بما سمع‏». (1)
چهل حدیث غدیر در این هنگام دست على(علیه السلام) را گرفتند و او را بلند کردند و به همه مردم معرفى نمودند، سپس فرمودند: «سزاوارتر بر مؤمنان از خود آنان کیست؟ همگى گفتند: خدا و پیامبر او داناترند». پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «خدا، مولاى من و من، مولاى مؤمنانم و من بر آنها از خودشان اولى و سزاوارترم‏». بعد فرمودند: « من کنت مولاه فهذا على مولاه‏اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و... » «اى مردم هرکس من مولاى اویم، على مولاى اوست، خداوندا کسانى را که على را دوست دارند، دوست بدار و کسانى که او را دشمن دارند، دشمن دار و...»
غدیر از زبان حضرت زهرا(سلام الله علیها) هفتاد روز از حادثه بسیار مهم و تاریخی غدیر خم گذشته بود که رسول مکرّم اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم دیده از جهان خاکی فرو بست و روح مطهرش به عالم ملکوت عروج کرد. ارتحال پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم موجی از غم و اندوه در فضای جامعه نوپای اسلامی ایجاد کرد. بار مصیبت چنان سنگین شد که بسیاری در حیرت فرو رفته و از خود بیخود گشتند و از تصمیم‏گیری مناسب و شایسته باز ماندند. جمعی نیز که از قبل خود را آماده چنین روزی کرده بودند، حال و هوای جامعه را برای ایجاد گرد و غبار، مناسب یافتند و با گِل آلودن نمودن آب، به دنبال گرفتن ماهی مراد خود رفتند. ستاره امیدی که در غدیر خم طلوع کرده و آرام‏بخش دل‏های مؤمنان گشته بود، در لابلای گرد و غبار فتنه، از دیدگان کم فروغ، محو شد. در میان ظلمت ارتحال آفتاب، شب‏پره‏ها به تکاپو افتادند و با هجوم به خانه وحی، تلاش مذبوحانه‏ای را برای فرونشاندن نور خدا آغاز کردند؛ غافل از آنکه نور خدا با آن دسیسه‏ها خاموش شدنی نیست.
شعر غدیر / آب، از الغدیر، برمی‌داشت آسمان، سرپناه مولا بود و زمین، کارگاه مولا بود عاشقی، پابه‌پای او می‌رفت چشم نرگس، نگاه مولا بود هرچه می‌کرد، دلبری می‌کرد مهربانی، سپاه مولا بود عدل و آزادگی، که گم می‌شد چشم مردم، به راه مولا بود
شعر غدیر / علی همیشه بزرگ است در تمام فصول صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید؟ کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید؟ صدای کیست که این گونه روشن و گیراست؟ که بود و کیست که از این مسیر می‌آید؟ چه گفته است مگر جبرییل با احمد؟ صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید خبر به روشنی روز در فضا پیچید خبر دهید:‌کسی دستگیر می‌آید
شعر غدیر / در آن خجسته غدیر تو دید دشمن و دوست قسم به جان تو ای عشق ای تمامی هست که هست هستی ما از خم غدیر تو مست در آن خجسته غدیر تو دید دشمن و دوست که آفتاب برد آفتاب بر سر دست نشان از گوهر آدم نداشت هر که نبود به خمسرای ولایت خراب و باده پرست به باغ خانه تو کوثری بهشتی بود که بر ولای تو دل بسته بود صبح الست
شعر غدیر / که: علی دست قادر ازلی‌ست که منم نور احمد مختار مهر من نیست غیر مهر علی ناگهان شد عیان در آن وادی نور مولا علی ز بی حللی چون به خود آمدند، می‌گفتند در حضور خدای لم یزلی که: علی دست قادر ازلی‌ست رشته ما سوا به دست علی‌ست
شعر غدیر / ای علی، ای ارتفاعت تا خدا ای علی، ای ارتفاعت تا خدا بی نهایت، بیکران، بی‌انتها ای علی، ای همسر بانوی اب جلوه حق، اسم اعظم، نور ناب ای علی ای خوب، ای تنهاترین ای ملایک با نگاهت همنشین ای علی، ای آفتاب حق سرشت ای قسیم روشنی‌های بهشت
شعر غدیر / السلام ای غدیر! مَهبَط عشق! السلام ای غدیر! مَهبَط عشق! مقصد دولت مسلّط عشق! السلام ای غدیر! مقصد یار! وی گل‌افشان ز موج‌موج بهار! چه بهاری توراست؟ کز خُم تو مست عشقیم در تلاطم تو؟
شعر غدیر /«لبیک علی »قطره باران به زمین ریخت «لبیک علی »قطره باران به زمین ریخت «لبیک علی» نور و تن دانه به هم خورد یک روز گذشت و شب مستی به سر آمد یعنی سر سنگ و سر دیوانه به هم خورد پس باده پرید از سر مستان و پس از آن بادی نوزید و در یک خانه به هم خورد
شعر غدیر / عطر «من کنتُ...» و غوغای «علی مولاه»عشق ابلاغ شد و حلقه مستان گُل کرد تازه کرد آن خُم نو، چشمه نوشیدن را پر شد آغوش غدیر از دم «بخٍّ بخٍّ» تا بکوبد هیجانات نیوشیدن را عطر «من کنتُ...» و غوغای «علی مولاه» قافله قافله راند این همه کوشیدن را
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد