مقالات ویژه میلاد امام جواد (ع) ولادت امام علی (ع) و روز پدر

نقش امام جواد (ع) در نظام ولایی برای این که نقش امام جواد(ع) به روشنی در نظام ولایی و جایگاه ایشان چنان که هست نمایان و آثار امامت وی به درستی آشکار شود می بایست نخست جایگاه امامت در فرهنگ قرآنی و شیعی دانسته شود. از این رو پیش از ورود به مسئله ضروری است تا این مفهوم بازخوانی شود. امام در بینش و نگرش قرآنی و فرهنگ شیعی از جایگاه بس بلندی برخوردار است. امام خلیفه الله و انسان معصوم کاملی است که خود راه کمال را پیموده و به عنوان راهنما و مدیر و مدبر نه تنها در خدمت انسان و بلکه هستی است تا هر کسی را به مقام و جایگاه لایق و شایسته خویش برساند. امام و امامت را می توان از ابعاد مختلف کلامی و عرفانی و سیاسی و اجتماعی و در نظام ها و مدل های مختلف بررسی و جایگاه آن را شناسایی و معرفی کرد ولی آن چه درباره امام و امامت در مفهوم قرآنی بیان شده آن است که امام به عنوان خلیفه و جانشین خدا بر هستی است که به ولایت و ربوبیت طولی، همه موجودات آفرینش را به سوی کمال، هدایت و رهنمون می گرداند.
امام جواد (ع) الگوى دانشمندان جوان پیشواى نهم شیعیان حضرت امام محمد تقى (ع) نخستین رهبر الهى است که در میان امامان شیعه در خردسالى مسؤولیت مقام رفیع امامت را عهده دار گردید.آن گرامى در سال 203 قمرى و در سن هفت سالگى بعد از شهادت پدر بزرگوارش این مسؤولیت را پذیرفته و عملاً به هدایت و ارشاد مردم پرداخت. در آن هنگام برخى این سؤال را مطرح مى کردند که آیا مى توان رهبرى جامعه را به یک کودک هفت ساله سپرد؟ آیا یک کودک هفت ساله مدیریت، دوراندیشى و درایت یک مرد کامل را دارد؟
کرامات و مناقب امام جواد علیه السلامدر زندگی امامان معصوم(ع) مواردی خارق العاده در کتاب های حدیثی نقل شده است که علما و متکلمان شیعی از آن ها تحت عنوان «کرامات، معجزات، مناقب و نشانه»های امامت یاد کردند. چنان که شیخ مفید ره، در کتاب گران قدر «الارشاد» تحت عنوان «طرف من الاخبار عن مناقب ابی جعفر علیه السلام و دلایله و معجزاته» این موارد را نقل کرده است. در این میان، موارد خارق العاده و کرامات بیشتری از امامان متأخر به ویژه امام جواد(ع) و امام هادی(ع) در کتاب های حدیثی روایت شده است. به گونه ای که بیش از ١٥ کرامت از امام جواد(ع) در کتاب ها نقل شده است.
امام جواد (ع) و بازسازی اندیشه امامت این تفکر با توجه به نقش انسان و هدف خداوند از آفرینش او به دست داده می شود؛ زیرا هرچند به نظر می رسد خلافت تنها خاص آدم(ع) باشد ولی در تحلیل آیات قرآنی، روشن می شود که آدم به عنوان نخستین مصداق و نمونه تام و کامل آن مطرح بوده است و همه انسان ها از چنین استعداد و ظرفیتی برای خلافت برخوردار می باشند ولی از آن جایی که درهر عصری تنها شماری اندک و حتی یک نفر به مقام کمال انسانیت دست می یابند و در یک مجموعه انسان های کامل تنها یکی برتر و اعلم و افضل از دیگران است همان انسان کامل افضل، به عنوان خلافت و امامت نقش انسانی را در هستی ایفا می کند. از این رو در تفکر شیعی و اندیشه قرآنی اسلامی، تنها یک خلیفه و انسان کامل افضل وجود دارد که در نقش خلافت و امامت قرار می گیرد.
کنیه ها و القاب امام جواد (ع) کنیه هاوالقاب هریک ازامامان علیهم السلام یادآورفضایل واوصاف برجسته آنان است وسیمای تابناک این الگوهای بزرگ «جامع» و «جهانی» و «جاویدان» را نشان می دهد. به اعتقاد شیعیان امامان همگی نوری واحدند ولی باتوجه به شرایط و ضرورت های زمان و مکان هر کدام در چند ویژگی شهرت یافته اند. داستان راستان زندگانی هر امام یک اساسنامه مدونی است که برای لحظه لحظه زندگی پیروان آنان درس وپیام دارد و خورشیدسان پرتومی افکند و راه می نماید.
فرزندی خوب برای والدین ادب و احترام در برابر پدر و مادر از عناصر حیاتی است که سعادت و خوشبختی انسان وابسته به آن می‌باشد. خانه‌هایی که اخلاق و آداب اسلامی در آن مراعات نمی‌شود، از احساس لذت و صفای زندگی محروم‌اند. فرزندانی که احترام و ادب پدر و مادر را حفظ و رعایت نمی‌کنند، عاقبت خوبی ندارند، خداوند در قرآن می‌فرماید: «لاتعبدون الّا الله و بالوالدین احساناً؛[2] جز خداوند را نپرستید و در برابر پدر و مادر نیکی کنید، یکی از مصادیق نیکی کردن، برخورد نیک و رعایت ادب در مقابل آن‌ها است.
جایگاه پدر و وظایف ما سیزدهم رجب، افزون بر شادمانی میلاد شهریار خردورزی و عدالت، با احترام به ارجمندی مقام پدران و سپاس از مهر گسترده ایشان معطر شده است. انتخاب ولادت سرسلسله امامت و پدر دو پیشوای الهی، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام به عنوان روز پدر، حریم و حرمت مقام بلند ایشان و شعفناکی این روز را یادآور می‏شود. در این مقاله، با نگاه به آموزه‏های زندگی‏آموز اسلام، از شکوه مقام پدر و احترام بی‏مرز او در معارف دینی سخن آورده‏ایم. گفتنی است در واکاوی این موضوع در آیات و روایات، بیشتر با واژه والدین روبه‏رو هستیم و همراهی و هم‏قدری پدر و مادر در تکریم.
حقوق پدر و مادربر فرزندان حضرت موسی بن جعفر علیه‌السّلام فرمودند: سئل رسول‌الله صلّی‌الله علیه وآله ما حقّ الوالد علی الولد، قال: لا یسمّیه باسمه، و لا یمشی بین یدیه، و لا یجلس قبله، و لا یستسبّ له. ۱ از حضرت رسول خدا صلّی‌الله علیه وآله سوال شد که حقّ پدر بر فرزند چیست، فرمودند: فرزند نباید پدرش را به اسم صدا کند، پیشاپیش او راه نرود، پیش از پدر ننشیند، و وسیله فحش دادن به او را فراهم نکند.
نیکى به پدر و مادر گرچه عواطف انسانى و مسایل حق شناسى به تنهایى براى رعایت احترام به پدر و مادر کافى است ولى از آنجا اسلام حتى در مسایلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح در مى یابد, سکوت روا نمى دارد بلکه به عنوان تأکید هم که شده در اینگونه موارد دستورات لازم را صادر می‌کند. در مورد احترام والدین آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود و در اکثر موارد بعد از اینکه دستور داده به اینکه ستایش نکنید مگر خداى واحد را, احترام آنها را بلافاصله ذکر می‌کند
وظایف فرزندان نسبت به والدین موضع «احسان و نیکی به والدین»از عظمت خاصی برخوردار است. خداوند منان، خالق همه هستی، جان آفرین والدین و فرزندان، در قرآن کریم، کلامِ حیاتبخش و تضمینگر سعادت و فلاح همه ی انسان های آزاده و وارسته، احسان و نیکی به والدین و رفتار محبت آمیز فرزندان با آن ها در چهار مورد در کنار «توحید» و «عبادت» خود ذکر کرده است و می فرمایند: ... لا تَعبدون إلاّ الله و بالوالدین إحساناً... . (1) «جز خداوند یگانه را پرستش نکنید، و به پدرو مادر نیکی کنید... .» واعبدالله و لا تُشرکوا به شیئاً و بالوالدین إحساناً... .» (2)
آداب در محضر پدر و مادر 1- با آنها نیکو سخن بگویید 2- اگر آنها را ناراحت کرده‌اید،بکوشید تا خوشحالشان کنید. 3- در نیکی کردن به پدر مادر ،خوب و بد بودن آنها را ملاحظه نکنید،(حتی باید به والدین غیر مؤمن نیکی کرد) 4- اگر امر به حرامی کردند ،اطاعت نکنید اما حق بدرفتاری با انان را ندارید. 5- لازم است بعد از درگذشت آنها نیز به ایشان احساس کنید:
حرمت پدر ، حرمت خداست اسلام برای پدرانی که وظیفه ی خود را به درستی انجام می دهند، ارزش و احترم قائل است. این ارزش و احترام به حدی است که در آیات قران پس از انجام وظیفه ، احترام به خدا و اطاعت از فرمانش از احترام به والدین یاد شده است.در اینجا چند نمونه از موارد ارزش و احترام پدر را ذکر می کنیم : ـ اصل بر رعایت حکم پدر است و بدون اجازه ی او‏، جز در واجبات نمی توان گام برداشت. فرزند وظیفه دارد بال رحمت و عنایت خود را در زیر پای پدر و مادر بگستراند.فرزند حق اهانت به پدر را ندارد، حتی گفتن اف. حرمت پدر چون حرمت خداست و نمی توان آبروی پدر را زیر سؤال برد و شخصیت ا و را خدشه دار کرد. حال این همه احترام برای پدری است که تمرین عظمت و لیاقت کرده باشد، عواملی که سبب بغض و نارسایی در رشد و حیات خود و کودک است از خود دور کند و برای صلاح و فساد فرزندش و جامعه بیندیشد.
احترام به پدر و مادر یکی از مهمترین اصول اخلاقی در مکتب اسلام، احترام به پدر و مادر است: آیات و روایات تاکید فراوان در این باره دارند جالب این است که در موارد بسیار بعد از توحید و یکتاپرستی بدون فاصله احسان به این دو نهاد ارزشمند عالم خلقت را مطرح می کنند، آری اینگونه بیانات آن هم از قادر حکیم علی الاطلاق و رسول گرامی اش و ائمه هدی علیهم السلام خود بیانگر اهمیت آن است. کلید واژگان: احترام، احسان، حق، پدر، مادر، رابطه بین اینها. مقدمه:
احترام به پدر و مادر از دیدگاه قرآنپدر و مادر به عنوان دو انسان فداکار و زحمتکش که تمام بار مسئولیت هاى مربوط به تربیت فرزند را بر دوش دارند، در نزد خداوند از جایگاه منحصر به فردى برخوردار هستند به طورى که در چندین آیه قرآن کریم، بر لزوم اطاعت و تکریم آنها فرمان داده شده است و ذات بارى تعالى نام آنان را در ردیف نام خود قرار داده و بر رعایت مقام و منزلت آنها تأکید نموده است. در مقاله حاضر نویسنده ضمن تشریح موضوع احترام، به پاره اى از تأکیدات قرآن درخصوص ضرورت تکریم پاسداشت مقام پدر و مادر اشاره کرده است که اینک با هم آن را از نظر مى گذرانیم.
اهداف فرهنگی حکومت امام علی علیه السلام یکی از اسرارآمیزترین مسائل تاریخ اسلام که پیوسته توجه بسیاری از دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان را به خود مشغول داشته است رمز موفقیت پیامبر اسلام (ص ) در تحول جامعه جاهلی به جامعه اسلامی در کوتاه ترین مدت است . این حرکت مانند صاعقه در مدتی نه چندان طولانی همه افق های دور را نیز درنوردید و تمدن ها و فرهنگ های کهن و ریشه دار آن سوی جزیره العرب را نیز از شعاع خود بهره مند ساخت و توانست در کمترین فرصت برای تقابل و رویارویی با آنها همت نماید بی آنکه از راهکارهای ناروای سیاست مداران و زورمندان سود جوید. شیوه او انقلاب و دگرگونی فرهنگی بود. « روشی که قرآن درباره آن می فرماید : ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم یعنی باتغییر و تبدیل در اراده انسان . این اراده زمانی دگرگون می شود که از اندیشه ای نو برخوردار شود .
فقر و فقرزدایی از دیدگاه امام علی علیه السلام امام علیه السلام از زاویه دیگری نیز به مسئله فقر نگاه می کند. خداوند چنان که بندگان خود را با مبتلا ساختن به فقر و نیازمندى و گرفتار ساختن به مشقتها و ناگواریها مى‏آزماید همچنین آنان را به افزودن اموال و فرزندان آزمایش و امتحان مى‏کند. «أَ یَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِینَ نُسارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْراتِ بَلْ لا یَشْعُرُونَ»
انسان و اصول انسانی در کلام علی (علیه السّلام) از نظر حضرت‌ علی‌ (ع‌) همة‌ انسان‌ها در همة‌ جوامع‌ و اعصار ،بدون‌ هیچ‌ گونه‌ تبعیض‌ از شایسته‌ترین‌ حقوق‌ برخوردارند (1) محتوای‌ فرمان‌ حضرت‌ به‌ مالک‌ اشتر به‌ گونه‌ای‌ روشن‌ بر این‌ معنا دلالت‌ دارد. کلمة‌ «ناس‌»، «رعیت‌» و «عامه‌» و بیان‌ مشابهت‌ مردم‌ در خلقت‌، همه‌ گویای‌ این‌ واقعیت‌ است‌ (2) . از دیدگاه‌ علی‌ بن‌ ابی‌طالب‌ (ع‌)، حاکم‌ اسلامی‌ موظف‌ به‌ اعمال‌ محبت‌ و لطف‌ در مورد همة‌ مردم‌ و از جمله‌ اقلیت‌ها می‌باشد. او نباید حالت‌ درنده‌خویی‌ داشته‌ باشد و خوردن‌ رعیت‌ خویش‌ را غنیمت‌ شمارد (3) . در این‌ مکتب‌ ،مردم‌ بر دونوعند: یا برادر دینی‌ حاکم‌ و یا نظیر او در خلقت‌. پس‌ جای‌ رفتارهای‌ غیر انسانی‌ نسبت‌ به‌ آن‌ها وجود ندارد. این‌ اصل‌، از دستور حضرتش‌ به‌ مالک‌ دربارة‌ لزوم‌ رحمت‌ و محبت‌ قابل‌ استفاده‌ است‌. در این‌ بین‌، آنان‌ که‌ به‌ یکی‌ از ادیان‌ حقه‌ مانند یهود و نصارا معتقدند ،از حقوق‌ بیش‌تری‌ برخوردارند. این‌ گروه‌ می‌توانند ارتباطات‌ رسمی‌ در شکل‌ قرار داد ذمه‌ با مسلمانان‌ برقرار نمایند. این‌ وضعیت‌ ،حتی‌ نسبت‌ به‌ ادیان‌ ساختگی‌، مادام‌ که‌ به‌ مسلمانان‌ ،حکومت‌ اسلامی‌ و سایر انسان‌ها صدمه‌ نرسانند، می‌تواند اجرا گردد (4) .
خردورزی زن در اندیشه امام علی علیه السّلامدر ادبیات متون اسلامی، زنان در موارد بسیاری به نقص عقل موصوف شده‏اند؛ در این میان، گفتار امام علی علیه‏السلام در نهج‏البلاغه از برجستگی ویژه‏ای برخوردار است. ایشان در آن گفتار زنان را به "سست رأیی" و "نقصان عقل" متهم می‏کنند. در این باب چند سؤال مطرح است: 1. آیا این جملات از علی علیه‏السلام صادر شده است؛ به عبارت دیگر آیا این سخنان واقعا از علی علیه‏السلام می‏باشد؟ 2. در صورت صحّت صدور، مراد علی علیه‏السلام از زنان کیانند؟ آیا زنان ویژه‏ای بوده‏اند؟ یعنی آیا این سخن به اصطلاح یک قضیه فی‏واقعه است؟ یا مقصود نوع زن در برابر نوع مرد می‏باشد؟
اصول حاکم بر زندگی علی علیه السّلام اصول حاکم بر زندگی انسانی که نه تنها الگوی ما، بلکه الگوی بزرگترین اولیای الهی، امامان معصوم و امام زمان ما است. اصولی قابل توجه و با اهمیت است چرا که اصولی از یک زندگی ایده آل و الگو است که می تواند تعالی بخش دیگر زندگیها باشد. اما از آنجا که یک خانواده ایده آل حاصل تلاش و روابط کلیه اعضاء آن خانواده است، در اینجا، به بررسی اصول حاکم بر زندگی علی(ع)، فاطمه(س) و حسنین(ع) و زینبین می پردازیم.
چرا مردم علی علیه السلام را رها کردند؟ ابو حامد محمد بن محمد غزالی از علماء بزرگ اهل سنت می‌نویسد: «همه اجماع و اتفاق بر متن حدیث دارند که در خطبة روز غدیرخم، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس من مولا و آقای او هستم، بعد از من علی مولی و آقای اوست. عمر فوری مبادرت به تظاهر کرد و تبریکات لازمه را در ضمن بخّ بخّ لک یا علی تقدیم کرد. پس نفس اماره بر آنان غلبه کرد و حب ریاست و جاه‌طلبی عواطف و مزایای انسانیت را از آنها سلب کرد و در سقیفه به خلیفه تراشی پرداختند و جام شراب هوای نفسانی را نوشیدند و به قهقرا برگشتند، قرآن را پشت سر انداختند و احکام و سنت پیامبر را ملعبة خود کردند.» بعد اشاره می‌کند به جریان مخالفت کردن عمر از آوردن قلم و کاغذ برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که نشان می‌دهد آنهایی که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله با فرمایش آن حضرت مخالفت کردند، کار تازه‌ای نکردند.
جلوه هایی از سیره عملی امام علی علیه السلام حضرت امیرالمؤمنین(ع) از آن نظر یک الگوی کامل است که معصوم است. دست پرورده وحی و رسالت است و در تمام صفات ارزنده الهی گوی سبقت را از همگان ربوده، جامع اضداد است و در تمام جوانب زندگی فردی و اجتماعی، مادی و معنوی، نمونه و آینه تمام نمای اسلام است. حال می خواهیم در سال امیرالمؤمنین علی علیه السلام قدمی در گلستان سرسبز و روح بخش «سیره عملی مولا علی (ع)» بزنیم و نمونه هایی را برای الگوسازی در زندگی خود، برچینیم:
علی (ع) از زبان پیامبر (ص) در منابع اهل سنّت راستی درباره عظمت و فضائل و مقامات امیرمؤمنان علی(ع) سخن گفتن هرچند در ابتدا سهل می‏نماید ولی با مقداری فرورفتن در بحر فضائل بی‏شمار او انسان متوجه می‏شود که بیان فضائل سخت مشکل و دشوار است "که عشق اول نمود آسان ولی افتاد مشکلها" زیبا گفته خلیل بن احمد وقتی از او درباره فضائل علی(ع) پرسش شد: "کیف اصف رجلاً کتم اعادیه محاسنه و حسداً و احبّائه خوفاً و ما بین الکلمتین ملأالخائفین؛ (1) چگونه می‏توانم مردی را توصیف کنم که دشمنانش از روی حسادت و دوستانش از ترس(دشمنان) محاسن او را پنهان نمودند، در بین این دو رفتار شرق و غرب عالم محامدش را فراگرفته است.
پاسخ علی (ع) به یک پرسش اساسی این، یکی‌ از مهم‌ترین سؤالهایی‌ است که در فلسفه سیاسی‌ مطرح است. پس برای‌ مردم عادی‌ مطرح نیست؟ چرا. این پرسش برای‌ همگان مهم است و مردم کوچه و بازار نیز با زبان خاص خود در صدد یافتن جواب آن هستند. این سؤال را به تعبیر روان‌تر و روشن‌تر می‌‌توان چنین بیان کرد: آیا برای‌ رسیدن به مطلوب و مقصود خود، می‌‌توانیم هرگونه ابزار و وسیله‌ای‌ را به کار ببریم؟ به بیان دیگر، اگر هدفمان خوب باشد، آیا می‌‌توان برای‌ رسیدن به آن، از وسایل بد و پلید هم استفاده کرد؟ مثلا هدف شخصی‌ آن است که مردم را شاد کند، آیا برای‌ این کار می‌‌تواند از هر روشی‌ مثل دروغ و... بهره بگیرد؟ یا آنکه کسی‌ می‌‌خواهد به قدرت و حکومت برسد، آیا به این جهت، می‌‌تواند از نیرنگ و فریب استفاده کند؟ و ...
زیباشناسی کلام امام علی علیه السّلام درباره ی چیستی زیبایی سخن ها بسیار رانده شده است. برخی زیبایی را تناسب و هم آهنگی اجزا با کل و هم آهنگی اجزا با یک دیگر و عده ای آن را به سودمندی یا توانایی یا لذت و یا عشق تعریف کرده اند. افلاطون در مجموعه ی آثار خود گفت وگوی سقراط با هیپیاس را بیان می کند و در این رساله به بررسی تعاریف گوناگون زیبایی می پردازد. آن گاه سقراط از هیپیاس سوفیست و حقوق دان معروف آن روزگار درباره ی چیستی زیبایی پرسش می کند و او تعاریف گوناگون مذکور در سطور بالا را بیان نموده و سقراط تک تک آن ها را نقد می کند. به هر حال تعریف این حقیقت بسیار دشوار است؛ اما بی شک زیبایی یک کیفیت نگارین نمادی است که از سه ویژگی برخوردار است و موجب انبساط روح و روان آدمی می گردد. اولا ملازم با لذت است و اصولا انبساط روانی همان لذت است؛
سفارش امام علی (علیه السّلام) به فرزند نهج البلاغه به جهات متنوعی حائز اهمیت و جالب توجه است؛ از جمله در موضوعات تربیتی و اجتماعی. از این میان، نوشته وصیت گونه امیرمومنان به فرزند برومندش امام حسن مجتبی علیهما السلام است که از دیرباز مورد توجه محققان قرار گرفته و بزرگانی چند بر آن به فارسی و عربی به شعر ونثر شرح نوشته اند. حضرت در این نامه که هرچند ظاهرا خطاب به فرزند خود است، ولی در حقیقت فرزندان امت منظور است،
علی علیه السّلام از نگاه شهید مطهری فیلسوف شهیر و حکیم فرزانه، علامه شهید مطهری(ره) کتابی دارد به نام “جاذبه و دافعه علی(ع) “ این کتاب مشتمل است بر یک مقدمه و دو بخش، در مقدمه، کلیاتی درباره جذب و دفع به طور عموم و جاذبه و دافعه انسان‌هابه طور خصوص بحث شده است. در بخش اول جاذبه علی(ع) که همواره دل‌هایی را به سوی خود کشیده و می‌کشد و فلسفه آن و فایده و اثر آن، موضوع بحث قرار گرفته است. در بخش دوم، دافعه نیرومند آن حضرت که چگونه عناصری را به سختی طرد می‌کرد توضیح و تشریح شده است. استاد شهید در این کتاب ثابت نموده که علی(ع) دو نیرویی بوده است و هرکس که بخواهد در مکتب او پرورش یابد باید دو نیرویی باشد. با این مقدمه کوتاه اینک فرازهایی از دیدگاه آن شهید بزرگوار را پیرامون شناخت وی از شخصیت ملکوتی حضرت علی(ع) به صورت اختصار خواهیم آورد؛
از آدم تا خاتم ، از شیث تا علی بر طبق تواریخ اسلامی و کتب دینی گذشتگان تمامی پیامبران الهی از آدم تا به خاتم دارای وصی بوده اند. نام وصی آدم، "هبة الله" بود که به زبان عبرانی، "شیث" است. وصی ابراهیم "اسماعیل"، وصی یعقوب "یوسف"، و وصی موسی "یوشع بن نون بن افرائیم بن یوسف" می باشد که همسر موسی بر ضد او شورش نمود. وصی عیسی نیز"شمعون" نام داشت. ما در اینجا تنها به یادآوری داستان 3 تن از اوصیاء مذکور، بسنده می کنیم. یعقوبی (یکی از مورخین بزرگ اسلامی)، درباره وصیت آدم به شیث می گوید: "هنگامی که مرگ آدم فرارسید، "شیث" را وصی خود گردانید."(1) طبری (صاحب تاریخ الرسل و الملوک) نیز می گوید: "هبة الله یا به زبان عبرانی "شیث"، وصی آدم بود و وصیت او را نوشت و او در آنچه گذشت، وصی پدرش آدم بود".(2) ابن اثیر و ابن کثیر نیز در عباراتی مجزا می گویند: "تفسیر شیث، هبة الله است که وصی آدم بود و چون وفات آدم فرا رسید، شیث را وصی خود قرار داد ".(3)
امیرمؤمنان علیه‏السلام از منظر نهج‏البلاغه سیماى آفتابگون حضرت على علیه‏السلام چنان پر تشعشع است که هر چشمى را یاراى نگریستن در آن نیست، و ستیغ شخصیت و هویّت الهى او چنان فرازمند است که پاى هر راه‏پیماى سختکوش و بلند همّتى به دامن آن نخواهد رسید، و مرغ بلندپرواز اندیشه‏ها به کرانه آن نزدیک نتواند شد. على بن ابى طالب علیه‏السلام بهترین مصداق این بیت نغز است: کتاب فضل تو را آب بحر کافى نیست که تر کنم سرانگشت و صفحه بشمارم. از روزگارى که آن یگانه دهر پا به عرصه وجود گذاشت، تا به امروز هزاران زبان و قلم در مدح و ستایش ایشان به کار افتاده‏اند تا رقص‏کنان جلوه‏اى از جلوه‏هاى آن انسان بى‏همتا را به تصویر بکشند. اما چه سرّى در شخصیت آن امام همام نهفته است که همگان همچنان شیداى نیوشیدن مکارم اویند و سر به جیب تفکر در عظمت او؟!
حق بهره مندی از جامعه عاری از مفاسد اخلاقی؛ چرا و چگونه؟در خبرها اعلام شد که یک روحانی شناخته شده شرق تهران حین مشاهده اعمال ناشایست یک دختر و پسر به آنان تذکر داده که ناگهان مورد هجوم آنان قرار گرفته و در اثر ضربه وارده به چشم ایشان متأسفانه یک چشم این روحانی محترم نابینا شده است. همچنین در خبرها اعلام شده که طی روزهای گذشته حادثه تکان دهنده‌ای در خمینی شهر اصفهان روی داده است که باز حکایت از گسترش مفاسد اخلاقی در جامعه می‌کند و نمونه‌های متعدد دیگر فساد و بیماری اخلاقی که هر روزه مردم به عینه در عرصه جامعه مشاهده می‌کنند. در قبال این رویدادها ممکن است هریک از افراد بنحوی بیندیشند و راهکارهایی خاص خود ارائه کنند. نوشتار حاضر تاملی در این خصوص از منظر حقوق انسانی انجام می‌دهد تا تکالیف متقابل این حق را نیز بهتر مورد توجه قرار دهیم و در نهایت، هریک سهم خود را در تحقق حق مزبور بدرستی ایفاء کنیم. امید است این مرور فشرده موجبات تأملات عمیق تر نظری و حرکت‌های مثبت عملی شود. ‏
آمار فقط بازی با اعداد نیست!امروزه اگرچه متخصصان حوزه‌های مختلف از آمار برای توصیف وضعیت این حوزه‌ها استفاده می‌‌کنند، اما گویی در کشور ما بیشتر برای بیان وضعیت مطلوب و البته انتساب آن به وضعیت کنونی به‌کار می‌رود. چند سالی است که آمارهای ارائه‌شده مراجع مختلف کشور، به محل مناقشه‌ای طولانی و مستمر تبدیل شده است. مناقشه‌ای که در یک سر آن مسئولان کشوری (و اخیراً لشکری) و در طرف دیگر، متخصصان علوم و حوزه‌های مختلف حضور دارند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد